جدول جو
جدول جو

معنی پور شش - جستجوی لغت در جدول جو

پور شش(رِ شُ)
نام مردی خیاط در شعر مولوی و سبب نامگذاری آنکه در وجه تسمیۀ شش نوشته اند که چون شش با آدمی باید یعنی نفس در آن داخل میشود و از آن خارج میگردد و چون مروحه دائماً بادپیمائی میکند چنانکه مروحۀ قلب نیز بهمین سبب او را میگویند وآن خیاط بیهوده گو و بادپیما بوده است پور شش لقب اونهاده اند. (حاشیۀ مثنوی چ علاءالدوله) :
گفت خیاطی است نامش پور شش
اندرین دزدی و چستی خلق کش.
مولوی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پوشش
تصویر پوشش
پوششی که برای در معرض دید قرار نگرفتن بخشی از صحنه یا دیده شدن بخش خاصی از صحنه در دوربینهای غیر دیجیتالی تعبیه می شود، مانند نمای نقطه نظر بازیگری که با دوربین به جایی نگاه می کند. این تمهیدات اکنون دردوربینهای دیجیتالی تعبیه شده است
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از پوشش
تصویر پوشش
پوشاندن چیزی، هر چیز که روی چیز دیگر را بپوشاند، پوشاک، لباس، چادر
فرهنگ فارسی عمید
(رِ پَ شَ)
پسر پشن و ظاهراً مخفف پور پشنگ:
ای بهنگام سخا کردن چون پور قباد
وی بهنگام سخن گفتن چون پور پشن.
قطران.
رجوع به پور پشنگ شود
لغت نامه دهخدا
(رِ)
نفس. مرد: فانهم یسمون النفس پورش و معناه الرجل بسبب انها الحی فی الموجود. رجوع به ماللهند بیرونی ص 15 و 19 و 164 و 165 و 169 و 177 و 182 و 187 و 193 و 259 شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از پر کش
تصویر پر کش
بسیار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پوشش
تصویر پوشش
حجاب، عمل پوشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پوشش
تصویر پوشش
((ش ِ))
پوشیدن، جامه، لباس، پرده، حجاب، سقف خانه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پوشش
تصویر پوشش
حجاب، جلد
فرهنگ واژه فارسی سره
تن پوش، جامه، لباس، استتار، پرده، جلباب، حجاب، حفاظ، غاشیه، غطا، حمایت، محافظت، مراقبت
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از پوشش
تصویر پوشش
غطاءً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از پوشش
تصویر پوشش
Disguise, Encasement, Encompassment, Envelopment
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پوشش
تصویر پوشش
déguisement, revêtement, enveloppement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
نام محلی در ولوپی سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از پوشش
تصویر پوشش
भेष , आवरण
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از پوشش
تصویر پوشش
چھپاؤ , احاطہ , لپیٹنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از پوشش
تصویر پوشش
ছদ্মবেশ , আবরণ , মোড়ানো
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از پوشش
تصویر پوشش
uigizaji, kifuniko, kufunika
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از پوشش
تصویر پوشش
kılık değiştirme, kaplama, kuşatma, sarmalama
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از پوشش
تصویر پوشش
변장 , 덮개 , 포위 , 포장
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از پوشش
تصویر پوشش
変装 , 被覆 , 包囲 , 包装
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از پوشش
تصویر پوشش
הסוואה , כיסוי , עטיפה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از پوشش
تصویر پوشش
penyamaran, pelapisan, pembalutan, pembungkusan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از پوشش
تصویر پوشش
маскировка , покрытие , охват , обертка
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پوشش
تصویر پوشش
การปลอมตัว , การปกปิด , การห่อหุ้ม , การห่อ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از پوشش
تصویر پوشش
vermomming, bekleding, omsluiting, omhulling
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از پوشش
تصویر پوشش
disfraz, recubrimiento, envolvimiento
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
فراخوانی، جذّاب
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از پوشش
تصویر پوشش
disfarce, revestimento, envolvimento
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پوشش
تصویر پوشش
伪装 , 覆盖 , 包围 , 包装
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پوشش
تصویر پوشش
przebranie, pokrycie, otoczenie, opakowanie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پوشش
تصویر پوشش
маскування , покриття , охоплення , обгортання
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پوشش
تصویر پوشش
Verkleidung, Abdeckung, Umhüllung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پوشش
تصویر پوشش
travestimento, rivestimento, avvolgimento
دیکشنری فارسی به ایتالیایی